loading...
لشــــــــــ مخلص خدا ــــــــگر
ميلاد غفاري بازدید : 33 دوشنبه 09 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

مقدمه

تحقق انقلاب ایران در سال (1979 م/1357 ش) از تحولات شگرف محسوب می شود. وقوع این حادثه در سال های پایانی قرن بیستم، بسیاری از نظریه پردازان انقلاب را شگفت زده کرد. اکنون علی رغم گذشت دو دهه، هنوز بسیاری از ابعاد آن برای مردم جهان و حتی مسلمانان این مرز و بوم ناشناخته است. آثاری را که درباره این رخداد مهم نگاشته شده است می توان در یک نگرش کلی به دو دسته تقسیم کرد:

الف - آثار توصیفی - تاریخی: بخش عمده ای از آثار مربوط به انقلاب ایران را این آثار تشکیل می دهد. خاطرات کارگزاران رژیم پیشین و ماموران خارجی از جمله آثار مربوط به این دسته است. این آثار ارزش علمی ندارد، ولی دربردارنده برخی مواد خام و اسنادی می باشد که در تحلیل انقلاب مفید فایده است.

ب آثار علمی - تحلیلی: در این بخش پدیده انقلاب از زوایای گوناگون مورد بحث و مطالعه قرار می گیرد. هر نویسنده بر اساس سابقه و پیش فرض های ذهنی خود این پدیده را مورد ارزیابی قرار می دهد.

در یک رویکرد کلی، آثار مکتوب در این زمینه را می توان در چند رده دسته بندی کرد. برخی آثار مربوط به انقلاب به عامل اقتصاد و توسعه، برخی به نقش عوامل روان شناختی، برخی به نقش بیگانگان و برخی به نقش فرهنگ و ایدئولوژی در تکوین انقلاب اشاره کرده اند.

با توجه به آنچه گفته شد، آنچه در این مقام حایز اهمیت بوده و این نبشتار در صدد پاسخ و تبیین آن است پاسخ به این سؤال می باشد که عامل اصلی پیروزی انقلاب در سال 1357 چیست؟ به عبارت دیگر، آیا در میان عواملی که برای تبیین انقلاب اسلامی بیان می شود، اسلام نقش تعیین کننده ای داشته است؟

در پاسخ به این سؤال، با توجه به آثار مکتوب در این زمینه، فرضیه های متعددی می توان ذکر کرد. اما فرضیه ای که نگارنده در این مقال در صدد بررسی و بیان آن می باشد این است که «اسلام در شکل گیری و تکوین انقلاب نقش اساسی و تعیین کننده داشته است.» منظور از «اسلام » در این مقاله «مکتب تشیع » است که مذهب رسمی جامعه ایران قلمداد می شود و مشتمل بر جهان بینی و نظام فقهی، حقوقی، سیاسی و اخلاقی خاص خود می باشد. مقصود از «انقلاب » نیز تعریفی است که استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله از این واژه ارائه می دهند. ایشان در تعریف انقلاب آن را «طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین علیه نظام حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب » معرفی می کنند. (1)

با توجه به آنچه گفته شد، به منظور تبیین فرضیه فوق، بحث را در محورهای ذیل پی می گیریم:

الف - سرشت دین و انقلاب

گفتگو پیرامون موضوع این نوشتار مبتنی بر یک سلسله فرض هاست; از جمله پذیرش این مطلب که اسلام با سیاست آمیخته است و این دو یکی هستند. مساله دیگر بحث قلمرو دین است. بحث در این است که سرشت و ماهیت دین سبت به تغییرات اجتماعی و انقلاب چیست به دیگر سخن، آیا قلمرو و گستره دین شامل پدیده هایی چون انقلاب نیز می شود؟ و آیا دین مانع انقلاب است یا برانگیزاننده آن؟

دیدگاه های متعددی پیرامون این مساله وجود دارد. برخی مذهب را صرفا برای پاسخگویی به نیازهای روحی و فردی قلمداد می کنند. بر اساس این پندار، دین یک سلسله تعالیم اخلاقی و پند و اندرز است. در این رویکرد، دین نظامی از باورها و ایده های مجزا و فارغ از موقعیت های اجتماعی و سیاسی جامعه است. این تلقی بیشتر با آیین تحریف شده مسیحیت و تحولات پس از رنسانس، که منجر به جدایی دین از سیاست شد، منطبق است. اسلام با این نگرش به شدت مخالف می باشد.

دیدگاه دیگر نسبت به دین نگرش محافظه کارانه دارد. تحلیل مارکسیستی از دین در این چارچوب قابل ارزیابی است. بر اساس این رویکرد، دین تنها در خدمت برخی از اقشار جامعه می باشد. یکی دیگر از دیدگاه ها نگرش مثبت و خلاق سبت به دین است. (2)

بر اساس این رهیافت، دین کارکردهای مؤثری از خود در عرصه اجتماع باقی می گذارد و دربردارنده راهبردهایی به منظور تاثیرگذاری بر همبستگی و یکپارچگی اجتماعی و تنظیم زندگی انسان در عرصه اجتماع است. بر اساس این دیدگاه، مذهب می تواند میزان خشونت در جریان انقلاب را افزایش دهد. انقلاب فرانسه با هدف جدایی دین از سیاست صورت گرفت. لذا، در تکوین این انقلاب، آیین مسیحیت نقشی نداشت و رهبران این انقلاب نه تنها دخالت مذهب را در امور سیاسی منع می کردند، بلکه بر اساس فرهنگ منتج از تحولات پس از عصر نوزایی، مذهب را صرفا در قلمرو مسائل شخصی قلمداد کردند. (3)

همچنین در صدد تبیین این مساله هستیم که انقلاب اسلامی نقطه مقابل انقلاب فرانسه است. ریشه این انقلاب از اسلام است و با هدف احیای دین و حاکمیت ارزش های دینی در عرصه اجتماع شکل گرفت.

ب - خطوط کلی اسلام و انقلاب اسلامی

اسلام مبتنی بر یک نظام ارزشی است. در این نظام ارزشی، ویژگی ها و مشخصه های جامعه سیاسی آرمانی عرضه شده است. رهبران دینی بر اساس نظام ارزشی، شیوه ها و راهکارهای عملی دگرگون سازی جامعه در جهت دستیابی به جامعه آرمانی را ارائه می دهند. اسلام در کارپردازی روش ها و شیوه ها، در مقایسه با سایر مکاتب، ملاک ها و معیارهای ویژه ای دارد که با آنچه امروزه در جهان متداول است، متفاوت می باشد. حرکت در چارچوب اسلام و حاکمیت اخلاق و اینکه اسلام استفاده از هر وسیله در جهت دستیابی به هدف را مجاز نمی شمرد، از خطوط کلی حاکم بر این شیوه هاست.

قرآن کریم بسیاری از ابعاد نظام آرمانی اسلام را مشخص کرده است. تاریخ سراسر مبارزه شیعه نیز الهام بخش جامعه ایرانی در خلق انقلاب اسلامی بود. ارائه درک صحیح، دقیق و سازنده از تاریخ اسلام و تحول، موجب دگرگونی فکر و اندیشه مردم است. به اعتقاد برخی از محققان، محرک اصلی ایجاد انقلاب در ایران روح حاکم بر تفکر و جهان بینی اسلامی بود. پیش از ایجاد انقلاب جمعی در عرصه اجتماع، انقلاب فردی در درون رخ می دهد. (4) قرآن کریم می فرماید: مردم و جامعه تغییر نمی کنند، مگر آنکه خود افراد یکایک تغییر و تحول یابند. (5) ازآنجا که در جهت ایجاد انقلاب در اندیشه، باید در جهان بینی و وضعیت روحی جامعه تحول ایجاد شود، از رسالت های مهم پیامبران و رهبران الهی علیهم السلام دگرگونی فکر و اندیشه است.

نظام اعتقادی اسلام نقش مهمی در موضع گیری انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و باورهای جامعه از استحکام منطقی بیشتری برخوردار باشد نقش فعال تری در مواجهه با مشکلات و مصایب ایفا می کند، روح حقیقی توحید نفی فراعنه و طواغیت را در پی دارد و در رویارویی و مبارزه با شرک و ظلم قدرت مقاومت و پایداری می دهد. یکی از نویسندگان خارجی معتقد است که عقاید تشیع به گونه ای است که عناصر مبارزاتی و نیروی انقلابی به نحو چشمگیری در آن وجود دارد و مقاومت علیه مقتدرترین ظالم هاراتوجیه می کند. (6)

اعتقاد به حیات اخروی، الهام بخش مبارزه در چارچوب آرمان شهادت طلبی و رسیدن به فوز عظیم و یا پیروزی و اجرای حدود الهی در جهان است. نبوت و امامت نیز گویای سیره رفتاری و گفتاری رهبران دینی به عنوان اسوه و راهنمای مردم به شمار می رود. زندگی سراسر مبارزه و جهاد ائمه اطهارعلیهم السلام در تاریخ پرافتخار تشیع، درس بزرگی برای پیروان آنان در طول تاریخ است. از این رو، تحولات انقلاب در طول تاریخ پس از عصر غیبت ریشه در قیام عاشورا و موضع گیری سیاسی - مبارزاتی ائمه علیهم السلام دارد.

نظام حقوقی اسلام، ضرورت حاکمیت الهی در جامعه و ایجاد حکومت، عنصر اجتهاد و نهاد مرجعیت، ابوابی چون جهاد، امر به معروف و نهی از منکر نقش مهمی در اتخاذ روش های انقلابی در مواجهه با حکام غیردینی دارد. در نظام تربیتی اسلام نیز عناصر مهمی برای مواجهه با طواغیت وجود دارد. استاد شهید مطهری رحمه الله معتقد است که نفی روحیه تمکین و سازش و در مقابل، واجد روحیه پرخاشگری بودن، طرد و انکار از زمینه های مهم عصیان و مقاومت علیه رژیم های ضد دینی به شمار می رود. (7) شعارهای آرمانی اسلام از قبیل آزادی، برابری، برادری و عدالت خواهی از ملاک های مهم نظام تربیتی اسلام است که با اهداف مشخص، افراد جامعه را در گسستن زنجیرهای اسارت و بردگی یاری می دهد.

در یک نگرش کلی کارکردهای مهم ایدئولوژیک دین از سویی، به چالش طلبیدن وضع موجود جامعه و از سوی دیگر، ترسیم آینده ای مطلوب و آرمانی و ارائه راهکارهایی برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است.

ج اسلام زدایی رژیم گذشته وواکنش نیروهای مذهبی

در روند شکل گیری انقلاب در ایران، اسلام زدایی رژیم گذشته به مثابه یکی از شاخص های متمایز کننده آن به شمار می رود. بر اساس اندیشه شیعی، حکام سیاسی، فاقد مشروعیت حکمرانی می باشند. با شکل گیری جنبش ها و نهضت های اصلاح و احیای دینی، طی صد سال اخیر، اسلام از موانع عمده در مقابله با استعمار و استبداد به شمار می رفته است. در عصر حاکمیت پهلوی، این رژیم، که با مساعدت استعمارگر انگلیس روی کار آمده بود، اسلام زدایی و سنت ستیزی از اصول ثابت سیاسی اش محسوب می شد. محورهای عمده اسلام زدایی رژیم گذشته را می توان در موضوع های ذیل برشمرد:

1- ملی گرایی

از آنجا که دین در جامعه عامل همبستگی به شمار می رفت و با امیال رژیم گذشته سازگار نبود، لذا، درصدد برآمد با تاکید بر ملی گرایی (ناسیونالیسم)، آرمان دیگری را که در همبستگی ملی، کارکردهایی مشابه دین اسلام ایفا می کند جایگزین آن نماید. از این رو، فلسفه سیاسی آن رژیم بر اساس ملی گرایی استوار گردسده بود. ملی گرایی دارای دو جنبه داشت: از سویی، اسلام زدایی را وجهه همت خود قرار می داد و از سوی دیگر، به تبلیغ باستان گرایی می پرداخت. محورهای مهم باستان گرایی، که در جهت اسلام ستیزی مطرح شده است، بر سیاست های ذیل استوار بود:

الف اسطوره سازی ملی: تکیه بر پیشینه تاریخی، راهی در جهت کسب مشروعیت رژیم تلقی می شد و شاه به عنوان مظهر وحدت ملی و حافظ ایران زمین معرفی می گردید. (8)

ب برگزاری جشن ها و یادبودهای واهی: در عصر پهلوی اول، یادبود هزاره فردوسی با هدف تاکید بر زبان فارسی، ملیت ایرانی و آیین زرتشتی و شاهنشاهی در مقابل دیانت اسلام مورد تاکید قرار گرفت و در عصر پهلوی دوم، جشن های 2500 ساله با تبلیغات فراوان داخلی و خارجی و با هزینه هنگفت در تخت جمشید برگزار شد که منجر به واکنش شدید حضرت امام خمینی رحمه الله و مجامع و محافل مذهبی در داخل و خارج گردید. (9)

ج بازنویسی تاریخ باستان: رژیم گذشته در جهت فراموشی و تحقیر فرهنگ و تمدن اسلامی، به بازنویسی آثار تاریخ باستان اقدام کرد و کوشید تاریخ 2500 ساله به گونه ای نوشته شود که دوره اسلامی کمرنگ، حقیر و عامل عقب ماندگی جامعه قلمداد گردد.

د تاکید بر زبان فارسی و حذف واژه های عربی: یکی از ابعاد باستان گرایی احیای زبان فارسی کهن و حذف واژه های عربی بود. هدف از این اقدام، انقطاع فرهنگی جامعه با پیشینه دینی آن بود. این سیاست در بسیاری از کشورهای اسلامی و از جمله ترکیه اعمال شد، اما در ایران با مقاومت اندیشمندان دینی و مردم مواجه گردید و به شکست انجامید.

2- تخریب عقاید و تضعیف ایمان مردم

القای شبهه با هدف تضعیف فرهنگ دینی یکی از اقدامات رژیم گذشته بود. رژیم با استخدام نویسندگان، احکام دینی را در قالب مکتوباتی چون رمان و داستان به استهزا می گرفت و با انتشار کتاب هایی، که توسط مستشرقان و غربزدگان نوشته می شد، در القای بی دینی، پوچ گرایی و شبهه تلاش داشت. از دیگر اقدامات رژیم، تضعیف اندیشمندان دینی و مراجع بود. نگارش مقاله «رشیدی مطلق » در حمله به رهبر انقلاب در سال 1351 از جمله این اقدامات می باشد. نگارش این مقاله موجب واکنش مردمی و رخداد قیام 19 دی و شتاب گرفتن انقلاب در ایران گشت.

جایگزینی قوانین عرفی به جای قوانین اسلامی در محاکم قضایی، از دیگر اقدامات رژیم در جهت اسلام زدایی بود که از سال 1305 آغاز گردید و تا پیروزی انقلاب تداوم و تعمیق یافت. (10) دامن زدن به فساد و فحشا از دیگر اقدامات رژیم قبل در این جهت بود که با هدف بی تفاوت سازی و انفعال نسل جوان جامعه شکل می گرفت. (11) تقویت ادیان ساختگی و تحریک اقلیت های دینی از دیگر مظاهر اسلام زدایی آن رژیم به شمار می رفت. گسترش روابط با اسرائیل و حمایت از بهاییان نیز از سیاست های مهم آن رژیم بود که موجب اعتراض شدید حضرت امام خمینی قدس سره قرار گرفت.

3- وابستگی و غربزدگی

در حالی که در منابع دینی بر نفی سلطه کفار بر مسلمانان تاکید شده است و در قرآن کریم، مسلمانان از روابطی که منجر به نفوذ و استیلای کفار بر جوامع اسلامی باشد برحذر داشته شده اند، (12) رژیم پیشین با حمایت دول استعماری روی کار آمد. از این رو، به آنها وابسته بود و فرهنگ غرب را در ایران رواج می داد. تصویب قانون کاپیتولاسیون در سال 1343، که موجب اعتراض گسترده امام خمینی رحمه الله و مردم شد، از نمونه های مهم این امر به شمار می رود.

 

تأييدشده توسط ناظران سايت آقايان كهنسال و پويا

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 15
  • بازدید کلی : 636